عکاسی با تکنیک ETTR

نوردهی سمت راست (که اغلب به آن ETTR گفته می شود) روشی است که به نظر می رسد نظرات را در اینترنت قطب بندی می کند ، بنابراین می توانید نمونه های زیادی از افرادی را که از استفاده از آن حمایت می کنند پیدا کنید و تعداد معادل افرادی که ادعا می کنند هیچ ارزشی ندارد. اصول این تکنیک ارزش زیادی دارد و برای در نظر گرفتن هنگام گرفتن عکس معتبر است. از آنجا که این یک تکنیک است که من به طور منظم هنگام عکاسی از مناظر استفاده می کنم ، می خواستم استدلال پشت آن را به اشتراک بگذارم و نمونه ای از فوایدی را که می تواند به همراه داشته باشد نشان دهم.

جهت مشاهده مطلب روی آن کلیک کنید: تاثیر رینگ لایت در عکاسی پرتره

 

اصطلاح “نوردهی سمت راست” به هیستوگرام مرتبط با تصویر اشاره دارد. به طور معمول ، برای اینکه یک شات به خوبی در معرض دید قرار گیرد ، به ما آموزش داده می شود که هدف آن گسترش یکنواخت تن در هیستوگرام ، اوج گرفتن در وسط و کاهش لبه ها باشد. ایده این است که هنگام نوردهی سمت راست ، اوج هیستوگرام را تا آنجا که ممکن است به سمت راست فشار دهید ، یعنی نوردهی بیش از حد ، بدون اینکه هیچ برجسته ای بریده شود. پرونده حاصل شده ، هنگامی که به نوردهی صحیح پردازش شود ، حاوی اطلاعاتی با نویز کمتری در مناطق سایه خواهد بود و کیفیت تصویر شما را به حداکثر می رساند.

در حالی که ممکن است فکر کنید هر یک از هفت توقف در محدوده سنسور تعداد زوجی را در محدوده دینامیکی ثبت می کنند ، اشتباه می کنید. F-stop ها ماهیتی لگاریتمی دارند به این معنی که هر توقف نیمی از نور قبلی را ثبت می کند. عملاً ، این بدان معنی است که درخشان ترین توقف نیمی از تعداد احتمالی تن ها را ثبت می کند ، یعنی 2048 ، ایستگاه دوم دوباره نیمی را ضبط می کند ، یعنی 1024 و به همین ترتیب تا ایستگاه هفتم که فقط 32 سطح زنگ را ثبت می کند. بنابراین ، اگر تصویری را زیر نور قرار دهید و میزان نوردهی را در حین پردازش تصحیح کنید ، تغییرات صدا در مناطق تاریک به همان اندازه صاف نخواهد بود و خطر پایین آمدن کیفیت تصویر شما بسیار بیشتر است. اگر بیش از حد تصویر خود را نشان دهید ، با فشار دادن هیستوگرام به سمت راست ، اطلاعات بسیار بیشتری را به دست می آورید که منجر به کیفیت تصویر بسیار بهتر هنگام اصلاح نوردهی در پردازش پست می شود.

نمودار زیر سعی دارد توزیع تن ها را برای هر توقف از محدوده دینامیکی حسگر نشان دهد. تصویر بالا هفت توقف مختلف را نشان می دهد که در بخشهای مختلف دامنه پویایی را از تاریک ترین تا روشن ترین زنگ ها نشان می دهد ، اما نمودار پایین آن توقف ها را نشان می دهد اما آنها را نسبت به تعداد سطح زنگ های هر توقف اندازه می کند. همانطور که مشاهده می کنید ، تعداد سطوح تونال گرفته شده توسط توقف های روشن تر در مقایسه با توقف های انتهای پایین دامنه دینامیکی ، قابل توجه است.

یک روش ملموس برای نشان دادن تفاوت در میزان اطلاعات تونال ثبت شده ، گرفتن دو تصویر از یک صحنه است ، یکی در معرض نور کم ، یکی در معرض نور زیاد و مقایسه اندازه پرونده: پرونده خام که بیش از حد در معرض نمایش قرار دارد ، بزرگتر از عکس کم نور است زیرا حاوی موارد بیشتری است داده ها.

بیایید به یک مثال نگاه کنیم. تصویر زیر دو عکس پردازش نشده را نشان می دهد که در طی چند ثانیه از یکدیگر گرفته شده اند ، و هیستوگرام های مربوط به آنها است. شات در سمت چپ کمتر در معرض نور قرار گرفته و شات در سمت راست در معرض دید قرار می گیرد تا هیستوگرام به سمت راست هدایت شود ، تا آنجا که عملاً ممکن است بدون از دست دادن جزئیات برجسته.

در حین پردازش می توان نوردهی هر عکس را طوری تنظیم کرد که به نظر می رسد دو تصویر یکسان باشد.

با این حال ، هنگامی که با جزئیات به محصول 100٪ از یک منطقه از هر تصویر نگاه می کنید ، می توانید تفاوت زیادی در کیفیت تصویر نهایی را مشاهده کنید. عکسی که کمتر در معرض نور قرار گرفته باشد (یعنی در معرض چپ قرار گیرد) در مقایسه با تصویری که در سمت راست قرار دارد ، انتقال صاف بین زنگ ها و نویز بسیار بیشتری در مناطق تاریک نشان می دهد.

تصاویری که در معرض سمت راست قرار گرفته اند برای اصلاح نوردهی نیاز به پردازش پست اضافی دارند ، اما همانطور که می بینید ، هنگام تعیین نوردهی ، کمی فکر اضافی و برخی مراحل اضافی برای اصلاح آن در هنگام پردازش پست ، می تواند منجر به ایجاد پرونده های تصویری با انتقال صوتی صاف و کاهش نویز تصویر.

این تکنیکی نیست که به طور جهانی در همه نوع عکاسی قابل استفاده باشد ، زیرا اگر در هنگام افشای تصویر خود دقت نشود ، خطر قطع برجسته وجود دارد. قرار گرفتن در معرض سمت راست بیشتر به هنگام عکاسی در یک محیط کنترل شده مناسب است ، به عنوان مثال هنگام عکاسی از مناظر ، با استفاده از فیلترهای درجه بندی شده اطمینان حاصل کنید که همه موارد برجسته در محدوده دینامیکی سنسور قرار دارند. آخرین کاری که می خواهید انجام دهید این است که جزئیات برجسته را هنگام تلاش برای به حداکثر رساندن کیفیت تصویر خود از دست دهید.

بنابراین اجازه دهید ، دو عکس را در معرض نوردهی های مختلف بگیرید (یکی در معرض عادی ، یکی در معرض سمت راست) و ببینید آیا می توانید تفاوتی را ببینید. درک عملکرد سنسور مجزا از این طریق گامی فراتر از این است که بدانید چگونه می توانید بیشترین بهره را از دوربین خود ببرید.

مطالب مرتبط:  عکاسی در حالت Live Focus

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *