کروماکی در عکاسی چیست؟

کروماکی یا chroma key ، یک روش جلوه های تصویری و تکنیک پس از تولید برای ترکیب (لایه بندی) دو تصویر یا جریان ویدئو با هم بر اساس رنگ های رنگی (دامنه رنگ) است.

جهت مشاهده مطلب روی آن کلیک کنید: بهترین رینگ لایت برای اینستاگرام

 

این روش در بسیاری از زمینه ها برای حذف پس زمینه از موضوع عکس یا فیلم استفاده شده است – به ویژه صنعت پخش اخبار ، فیلم های سینمایی و بازی های ویدیویی. محدوده رنگی در فیلم های پیش زمینه شفاف ساخته می شود ، و اجازه می دهد فیلم های پس زمینه به صورت جداگانه فیلمبرداری شده یا یک تصویر ثابت در صحنه قرار گیرد. از تکنیک کلید زدن کروما معمولاً در تولید و پس از تولید فیلم استفاده می شود. این روش همچنین به عنوان کلید زنی رنگ ، پوشش رنگی (CSO ؛ در درجه اول توسط یا اصطلاحات مختلف برای انواع خاص مربوط به رنگ مانند صفحه سبز یا صفحه آبی ، نامیده می شود. کلید زدن کروم را می توان با پس زمینه های هر رنگی که یکنواخت و مجزا باشد ، انجام داد ، اما زمینه های سبز و آبی بیشتر مورد استفاده قرار می گیرند زیرا تفاوت آن ها در تفاوت رنگ با هر رنگ پوست انسان متفاوت است. هیچ بخشی از سوژه در حال فیلمبرداری یا عکسبرداری نمی تواند رنگ مورد استفاده به عنوان پشتیبان را تکرار کند ، یا ممکن است بخشی به اشتباه بعنوان بخشی از پشت صحنه مشخص شود.

تاریخچه

قبل از معرفی مات های مسافرتی و چاپ نوری ، از نوردهی مضاعف برای معرفی عناصری در صحنه استفاده شده بود که در نوردهی اولیه وجود نداشت. این کار با استفاده از draping سیاه و سفید انجام شد که امروزه از صفحه سبز استفاده می شود. جورج آلبرت اسمیت برای اولین بار در سال 1898 از این روش استفاده كرد. در سال 1903 ، سرقت بزرگ قطار توسط ادوین اس. پورتر ، از قرار گرفتن در معرض دو برابر برای اضافه كردن صحنه های پس زمینه به پنجره هایی كه هنگام فیلمبرداری روی صحنه سیاه بودند ، استفاده كرد و از مات زباله استفاده كرد تا فقط قسمت های پنجره را نشان دهد. 

برای اینکه فیگورهای یک نوردهی در واقع در مقابل پس زمینه جایگزین شده در حالت دیگر حرکت کنند ، به یک مات در حال حرکت نیاز بود تا قسمت صحیح پس زمینه را در هر قاب مسدود کند. در سال 1918 فرانک ویلیامز یک روش مات مسافرتی را ثبت کرد ، باز هم بر اساس استفاده از پس زمینه سیاه. این مورد در بسیاری از فیلم ها مانند مرد نامرئی مورد استفاده قرار گرفت. 

در دهه 1920 ، والت دیزنی از یک پس زمینه سفید استفاده کرد تا بازیگران انسانی با شخصیت های کارتونی و زمینه هایی را در کمدی های آلیس خود بگنجاند.

صفحه آبی

روش صفحه آبی در دهه 1930 در RKO Radio Pictures توسعه داده شد. در RKO ، لینوود دان از نسخه اولیه مات مسافرتی برای ایجاد “دستمال مرطوب” استفاده کرد – جایی که انتقالاتی مانند برف پاک کن جلو اتومبیل در فیلم هایی مانند پرواز به پایین ریو (1933) وجود داشت. صحنه ای که به لری باتلر اعتبار داده می شود ، صحنه ای از جن در حال فرار از بطری است که اولین استفاده از یک پروسه مناسب صفحه آبی برای ایجاد یک مات مسافرتی برای The Thief of Bagdad (1940) بود ، که در آن سال برنده اسکار بهترین جلوه های ویژه شد. در سال 1950 ، آرتور ویدمر ، کارمند برادران وارنر و محقق سابق کداک ، کار بر روی یک فرایند مات سفر ماوراio بنفش را آغاز کرد. وی همچنین شروع به توسعه تکنیک های صفحه نمایش بلوز کرد: یکی از اولین فیلم هایی که از آنها استفاده کرد اقتباس از رمان ارنست همینگوی ، پیرمرد و دریا با بازی اسپنسر تریسی در سال 1958 بود. 

نام “Chroma-Key” نام تجاری RCA برای فرآیند بود ، همانطور که در پخش تلویزیونی NBC آن استفاده می شود ، شامل اختراعات ثبت شده به آلبرت N. گلداسمیت از RCA است. استفاده خیلی زود از برنامه تلویزیونی George Gobel Show NBC در پاییز 1957 بود. 

پترو والاهوس به دلیل اصلاح این تکنیک ها در سال 1964 جایزه اسکار دریافت کرد. تکنیک او از این واقعیت بهره می برد که اکثر اشیا in در صحنه های دنیای واقعی دارای رنگی هستند که مولفه رنگ آبی آنها از نظر شدت با م greenلفه سبز رنگ مشابه است. Zbigniew Rybczyński همچنین به فناوری bluescreen کمک کرد. از یک چاپگر نوری با دو پروژکتور ، یک دوربین فیلم و یک “شکاف پرتو” ، برای ترکیب بازیگر در مقابل یک صفحه آبی همراه با فیلم پس زمینه ، هر بار یک فریم استفاده شده است. در اوایل دهه 1970 ، شبکه های تلویزیونی آمریکا و انگلیس شروع به استفاده از پس زمینه های سبز به جای رنگ آبی برای برنامه های خبری خود کردند. در دهه 1980 ، از کامپیوترهای کوچک برای کنترل چاپگر نوری استفاده می شد. برای فیلم The Empire Strikes Back ، ریچارد ادلوند یک “چاپگر چهار نوری” ایجاد کرد که روند کار را به میزان قابل توجهی تسریع کرده و در هزینه صرفه جویی کرد. او به دلیل نوآوری خود یک جایزه ویژه اسکار دریافت کرد.

برای دهه ها ، عکس های مات در حال سفر باید “به صورت قفل شده” انجام می شدند ، به طوری که نه سوژه مات و نه پس زمینه به هیچ وجه نمی توانستند دید دوربین خود را تغییر دهند. بعداً ، دوربین های کنترل کننده زمان و رایانه ، این مشکل را برطرف کردند ، زیرا هم با یک حرکت دوربین می توان هم از پس زمینه و هم از پس زمینه فیلمبرداری کرد.

هواشناسان در تلویزیون اغلب از یک مانیتور میدانی در کنار صفحه استفاده می کنند تا ببینند که کجا دستان خود را در برابر تصاویر پس زمینه قرار می دهند. یک تکنیک جدیدتر این است که یک تصویر ضعیف را روی صفحه نمایش دهید.

برخی از فیلم ها برای افزودن پس زمینه هایی که به طور کامل با استفاده از تصاویر تولید شده توسط رایانه (CGI) ساخته می شوند ، از کلید chroma استفاده زیادی می کنند. اجراهای مختلف را می توان با هم ترکیب کرد ، که به بازیگران اجازه می دهد جداگانه فیلمبرداری شوند و سپس در یک صحنه کنار هم قرار بگیرند. کلید Chroma به هنرمندان اجازه می دهد بدون اینکه از استودیو خارج شوند ، در هر مکانی باشند.

پیشرفت در فناوری رایانه ای ، ترکیب حرکت در عکسهای ترکیبی را ساده کرده است ، حتی هنگام استفاده از دوربین های دستی. نقاط مرجع مانند یک شبکه نقاشی شده ، X که با نوار مشخص شده است ، یا توپ های تنیس با فاصله مساوی متصل به دیوار ، می توانند بر روی زمینه رنگی قرار بگیرند تا به عنوان نشانگر عمل کنند. در مرحله پس از تولید ، یک رایانه می تواند با استفاده از این نشانگرها موقعیت دوربین را محاسبه کرده و در نتیجه تصویری ارائه دهد که با دید و حرکت پیش زمینه کاملا مطابقت داشته باشد. پیشرفت های مدرن در نرم افزار و قدرت محاسباتی ، نیازی به قرار دادن دقیق نشانگرها را از بین برده است … – نرم افزار موقعیت آنها را در فضا مشخص می کند. یک نقطه ضعف احتمالی این امر این است که به حرکت دوربین احتیاج دارد و احتمالاً به تکنیک های مدرن سینمایی کمک می کند تا دوربین همیشه در حرکت باشد.

روند

مجموعه فیلم های The Spiderwick Chronicles ، جایی که صحنه جلوه های تصویری با استفاده از کلید رنگی صفحه نمایش bluescreen آماده می شود
سوژه اصلی در پس زمینه ای متشکل از یک رنگ یا طیف نسبتاً باریکی از رنگ ها ، معمولاً آبی یا سبز ، فیلمبرداری یا عکس گرفته می شود زیرا این رنگ ها دورترین حالت از رنگ پوست در نظر گرفته می شوند. قسمت های ویدیو که با رنگ از پیش انتخاب شده مطابقت دارند ، فیلم پس زمینه جایگزین می شود. این فرآیند معمولاً به عنوان “keying” ، “keying out” یا به سادگی “key” شناخته می شود.

پردازش یک پس زمینه سبز

رنگ سبز به عنوان زمینه ای برای تلویزیون و فیلمبرداری الکترونیکی بیش از هر رنگ دیگری مورد استفاده قرار می گیرد زیرا مجریان هوای تلویزیون تمایل به پوشیدن لباس های آبی دارند. هنگامی که کلید کروم برای اولین بار در تولید تلویزیون مورد استفاده قرار گرفت ، صفحه آبی که آن زمان در صنعت فیلم عادی بود ، به دلیل عادت مورد استفاده قرار گرفت ، تا اینکه سایر ملاحظات عملی باعث شد صنعت تلویزیون از صفحه آبی به صفحه سبز منتقل شود. دوربین های تلویزیونی رنگی با کیفیت پخش شده از سنسورهای جداگانه قرمز ، سبز و آبی استفاده می کنند و کلیدهای رنگی تلویزیون آنالوگ اولیه برای کارکرد مطمئن به ویدیوی مولفه RGB نیاز دارند.

 

از دیدگاه فناوری نیز استفاده از کانال آبی یا سبز به همان اندازه امکان پذیر بود ، اما از آنجا که لباس های آبی یک چالش مداوم بود ، صفحه سبز مورد استفاده مشترک قرار گرفت. گوینده های اخبار گاهی اوقات کد لباس chroma key را فراموش می کنند ، و وقتی کلید روی لباس های همرنگ پس زمینه اعمال می شود ، به نظر می رسد فرد درون کلید ناپدید می شود. از آنجا که لباس سبز کمتر از رنگ آبی است ، به زودی مشخص شد که استفاده از صفحه مات سبز آسان تر از پلیس مداوم انتخاب لباس استعدادهای در هوا است. همچنین ، از آنجا که چشم انسان نسبت به طول موج های سبز ، که در وسط طیف نور مرئی قرار دارند ، حساس تر است ، کانال ویدئویی آنالوگ سبز به طور معمول قدرت سیگنال بیشتری دارد و نسبت سیگنال به نویز بهتری نسبت به کانال های ویدیویی دیگر دارد ، بنابراین کلیدهای صفحه سبز می توانند تمیزترین کلید را تولید کنند. در عصر تلویزیون دیجیتال و سینما ، بیشتر تغییراتی که برای ساخت یک کلید با کیفیت خوب لازم بود ، خودکار بوده است. با این حال ، ثابت که باقی می ماند برخی از هماهنگی های رنگی برای جلوگیری از کلیدی شدن سوژه های پیش زمینه است. 

 پردازش یک پس زمینه آبی

قبل از کروماکی الکترونیکی ، ترکیب روی فیلم (شیمیایی) انجام شد. رنگ منفی دوربین بر روی نگاتیو سیاه و سفید با کنتراست بالا چاپ شده است ، یا از یک فیلتر یا از حساسیت رنگ فیلم با کنتراست بالا استفاده می شود تا فقط فرکانسهای آبی (و بالاتر) را نشان دهد. نور آبی فقط در جایی که آبی در صحنه وجود ندارد از طریق رنگ منفی می تابد ، بنابراین این فیلم باعث می شود که محل صفحه آبی کجا باشد و در جای دیگر کدر باشد ، مگر اینکه برای هر جسم سفید رنگی شفاف ایجاد کند (از آنجا که آنها همچنین شامل رنگ آبی هستند). از بین بردن این لکه ها می تواند با قرار گرفتن در معرض دو برابر مناسب با رنگ مثبت (در نتیجه تبدیل هر منطقه غیر شفاف به رنگ قرمز یا سبز) و بسیاری از روش های دیگر انجام شود. نتیجه نهایی فیلمی بود که در آن صفحه آبی مشخص بود و در هرجای دیگر مات است. این مات زنانه نامیده می شود ، مشابه مات آلفا در کلید دیجیتال. کپی کردن این فیلم روی نگاتیو با کنتراست بالا ، مات مخالف مردانه را ایجاد کرد پس از آن نگاتیو پس زمینه با مات زن بسته بندی شد و در نوار نهایی فیلم قرار گرفت ، سپس نگاتیو دوربین با مات میل بسته بندی شد و روی همین فیلم چاپ دوتایی شد. این دو تصویر با هم ترکیب شده و نتیجه نهایی را ایجاد می کنند.

عوامل عمده

مهمترین عامل برای یک کلید ، جداسازی رنگ پیش زمینه (سوژه) و پس زمینه (صفحه) است – اگر سوژه عمدتا سبز باشد (به عنوان مثال گیاهان) از یک صفحه آبی استفاده می شود ، با وجود حساسیت دوربین نسبت به چراغ سبز.

در تلویزیون رنگی آنالوگ ، رنگ توسط فاز subcarrier کروم نسبت به یک اسیلاتور مرجع نشان داده می شود. کلید Chroma با مقایسه فاز فیلم با فاز مربوط به رنگ از پیش انتخاب شده بدست می آید. قسمت های درون فازی ویدیو با فیلم پس زمینه جایگزین جایگزین می شود.

در تلویزیون های رنگی دیجیتال ، رنگ با سه عدد نشان داده می شود (سطح شدت قرمز ، سبز ، آبی). کلید Chroma با یک مقایسه عددی ساده بین فیلم و رنگ از پیش انتخاب شده بدست می آید. اگر رنگ در یک نقطه خاص از صفحه مطابقت داشته باشد (دقیقاً یا در یک محدوده) ، پس از آن فیلم پس زمینه جایگزین می شود.

روشنایی

برای ایجاد این توهم که شخصیت ها و اشیا fil فیلمبرداری شده در صحنه پس زمینه مورد نظر حضور دارند ، نورپردازی در این دو صحنه باید منطقی باشد. برای صحنه های بیرونی ، روزهای ابری نور پراکنده و یکنواختی ایجاد می کنند که مطابقت آن در استودیو راحت تر است ، در حالی که نور مستقیم خورشید باید هم در جهت و هم در رنگ کلی بر اساس زمان روز مطابقت داشته باشد.

عکس استودیویی که در جلوی صفحه سبز گرفته می شود ، به دلیل پراکندگی نور ، طبیعتاً دارای نور محیطی همان رنگ صفحه است. این اثر به عنوان ریختن شناخته می شود.  p20 این می تواند غیرطبیعی به نظر برسد یا باعث از بین رفتن قسمت هایی از شخصیت ها شود ، بنابراین باید با استفاده از صفحه نمایش بزرگتری که دور از بازیگران است جبران شود یا از آن اجتناب شود. 

دوربین

عمق میدان مورد استفاده برای ضبط صحنه در مقابل صفحه رنگی باید با پس زمینه مطابقت داشته باشد. این می تواند به معنای ضبط بازیگران با عمق میدان بیشتر از حد معمول باشد.

لباس

دختری که جلوی صفحه سبز لباس آبی پوشیده است. سایه هایی که روی صفحه سبز قرار دارند ایده آل نیستند.
یک سوژه کلیدی کروم باید از پوشیدن لباس هایی که رنگ آن با رنگ کلمه های رنگی مشابه است اجتناب کند (مگر اینکه تعمدی مثلاً پوشیدن یک تاپ سبز برای اینکه به نظر برسد بدن بدون بدن است) ، زیرا ممکن است لباس با تصویر پس زمینه / فیلم. یک مثال استفاده عمدی از این موارد زمانی است که یک بازیگر روی بخشی از بدن خود یک پوشش آبی می پوشد تا در شات نهایی آن را نامرئی کند. این روش را می توان برای دستیابی به اثری مشابه با آنچه در فیلم های هری پاتر به کار رفته است برای ایجاد جلوه ای از عبای نامرئی به کار برد. همچنین می توان از بازیگر در پس زمینه کلید کروم فیلمبرداری کرد و با جلوه اعوجاج در پس زمینه شات قرار داد ، تا خلقی ایجاد کند که به صورت محدود قابل تشخیص است. 

 

مشکلات در صفحه آبی وقتی ظاهر می شود که لباس در یک جلوه عکس باید آبی باشد ، مانند لباس آبی سنتی سوپرمن. در فیلم مرد عنکبوتی 2002 ، در صحنه هایی که هر دو مرد عنکبوتی و گرین گابلین در هوا هستند ، مرد عنکبوتی باید جلوی صفحه سبز و گرین گابلین جلوی آبی شلیک شود. صفحه نمایش تفاوت رنگ به این دلیل است که مرد عنکبوتی لباسی به رنگ قرمز و آبی و گرین گابلین لباسی کاملاً سبز می پوشد. اگر هر دو در جلوی یک صفحه شلیک می شدند ، قسمت های یک شخصیت از عکس پاک می شدند.

برای یک تقسیم تمیز پیش زمینه از پس زمینه ، همچنین مهم است که لباس و مو در عکس پیش زمینه دارای یک شمایل کاملاً ساده باشند ، زیرا ممکن است جزئیات ظریف مانند موهای فر به درستی برطرف نشوند. به همین ترتیب ، عناصر تا حدی شفاف لباس مشکلاتی را ایجاد می کنند.

رنگ زمینه

رنگ آبی در ابتدا برای جلوه های ویژه کلید زدن کروم تلویزیونی مورد استفاده قرار می گرفت زیرا صنعت فیلم از زمینه های آبی برای اهداف مشابه استفاده می کرد. رنگ آبی با لایه دانه و جزئیات قابل مقایسه در مقایسه با لایه های قرمز و سبز امولسیون به لایه امولسیون آبی رنگ گره خورده است. با این حال ، در تلویزیون و فیلم سازی دیجیتال ، رنگ سبز به دلیل برخی ملاحظات عملی ، به رنگ مورد علاقه تبدیل شده است و به دلیل اینکه الگوریتم های فشرده سازی با ضرر و زیان مورد استفاده در توزیع تلویزیون آنالوگ و دیجیتال ، جزئیات بیشتری را در کانال سبز حفظ می کنند. انتخاب رنگ به اثرات هنرمندان و نیازهای شات خاص بستگی دارد. در حالی که صفحه آبی توسط صنعت فیلم به صنعت تلویزیون معرفی شده است ، استفاده از جلوه های بصری صفحه سبز به دلیل تقویت تصویربرداری الکترونیکی و جایگزینی استفاده از فیلم های شیمیایی در سینما ، از جلوه های بصری صفحه سبز به صنعت فیلم معرفی شده است.

 

همچنین ، پس زمینه سبز برای فیلمبرداری در فضای باز که ممکن است آسمان آبی در کادر ظاهر شود و به طور تصادفی جایگزین شود ، نسبت به رنگ آبی مطلوب است. اگرچه سبز و آبی تا حدودی متداول هستند زیرا از اجزای قرمز ، سبز و آبی برای رمزگذاری طیف نور مرئی استفاده می شود ، می توان از هر رنگ کلیدی استفاده کرد. از رنگ قرمز در افراد انسانی به دلیل شیوع آن در رنگ سفید پوست جلوگیری می شود ، اما اغلب می تواند برای اشیا objects و صحنه هایی که افراد درگیر آن نیستند استفاده شود.

به اصطلاح “صفحه زرد” با پس زمینه سفید انجام می شود. روشنایی مرحله معمولی در ترکیب با یک لامپ سدیم زرد روشن استفاده می شود. نور سدیم تقریباً به طور کامل در یک باند فرکانس باریک قرار می گیرد ، که می تواند با استفاده از منشور از نور دیگر جدا شود و بر روی یک حامل فیلم جداگانه اما هماهنگ در دوربین قرار گیرد. این فیلم دوم سیاه و سفید با کنتراست بالا است و برای تولید مات پردازش می شود. 

گاهی اوقات ، از پس زمینه سرخابی استفاده می شود ، مانند برخی از برنامه های نرم افزاری که گاهی از سرخابی یا فوشیا به عنوان “صورتی جادویی” یاد می شود. 

تکنیک جدیدتر استفاده از پرده بازتابنده در پس زمینه ، همراه با حلقه ای از LED های روشن در اطراف لنز دوربین است. برای این کار به غیر از LED ها که از مقدار بسیار کمی نیرو و فضای خلاف چراغ های صحنه بزرگ استفاده می کنند ، نیازی به تابش نور در پس زمینه نیست. این پیشرفت با اختراع LED های آبی عملی که در دهه 1990 امکان LED های سبز زمردی را نیز فراهم می کند ، امکان پذیر شد.

نوعی کلید زدن رنگ نیز وجود دارد که از طیف نوری که برای چشم انسان نامرئی است استفاده می کند. Thermo-Key نامیده می شود ، از مادون قرمز به عنوان رنگ اصلی استفاده می کند که در هنگام پردازش پس زمینه جایگزین تصویر پس زمینه نمی شود.

برای Star Trek: The Next Generation ، یک فرایند تشعشع با اشعه ماورا بنفش توسط دون لی از CIS Hollywood پیشنهاد شد و توسط گری هاتزل و کارکنان Image G. توسعه یافته است. این شامل یک پس زمینه نارنجی فلورسنت است که تولید مات نگهدارنده را آسان تر می کند ، بنابراین اجازه دادن به تیم اثرات برای تولید اثرات در یک چهارم زمان مورد نیاز برای روشهای دیگر. 

در اصل ، از هر نوع زمینه ای ثابت می توان به عنوان کلید رنگی به جای رنگ ثابت استفاده کرد. ابتدا پس زمینه بدون بازیگران یا سایر عناصر پیش زمینه ثبت می شود. سپس صحنه ضبط می شود. تصویر پس زمینه برای لغو پس زمینه در فیلم واقعی استفاده می شود. به عنوان مثال در یک تصویر دیجیتال ، هر پیکسل دارای یک کلید رنگ متفاوت است. گاهی اوقات از این به عنوان مات اختلاف نام برده می شود.  با این حال ، این کار باعث می شود که اشیا به طور تصادفی مشابه پس زمینه باشند ، یا به دلیل نویز دوربین یا در صورت کمی تغییر از فیلم مرجع ، پس زمینه به طور تصادفی برداشته شود. پس زمینه با الگوی تکراری بسیاری از این موارد را کاهش می دهد و نسبت به پس زمینه های رنگ یکدست می تواند نسبت به رنگ کمد حساسیت کمتری داشته باشد. 

نور متعادل

چالش هنگام تنظیم صفحه آبی یا صفحه سبز حتی نورپردازی و جلوگیری از سایه است زیرا بهتر است محدوده رنگی باریک باشد و جایگزین شود. سایه به عنوان رنگ تیره تری برای دوربین ظاهر می شود و ممکن است برای جایگزینی ثبت نشود. این مورد را بعضی اوقات می توان در پخش زنده با بودجه کم یا پخش مستقیم که در آن خطاها قابل ترمیم دستی نیستند ، مشاهده کرد. مواد مورد استفاده بر کیفیت و سهولت روشنایی یکنواخت آن تأثیر می گذارد. موادی که درخشان هستند بسیار کمتر از موادی که موفق نیستند موفق خواهند بود. یک سطح براق مناطقی دارد که نور را منعکس می کند و آنها را رنگ پریده نشان می دهد ، در حالی که مناطق دیگر ممکن است تاریک شوند. یک سطح مات نور منعکس شده را پخش می کند و دامنه رنگی یکنواخت تری دارد. برای به دست آوردن تمیزترین کلید از عکاسی از صفحه سبز ، ایجاد اختلاف مقدار بین سوژه و صفحه سبز ضروری است. به منظور تمایز سوژه از صفحه نمایش ، می توان از اختلاف دو توقف استفاده کرد ، یا اینکه صفحه سبز را دو توقف از سوژه قرار دهید یا برعکس.

گاهی اوقات می توان از سایه برای ایجاد جلوه بصری استفاده کرد. مناطقی از صفحه آبی یا صفحه سبز که سایه ای بر روی آنها وجود دارد را می توان با یک نسخه تیره از تصویر ویدئویی پس زمینه دلخواه جایگزین کرد ، به نظر می رسد فرد در حال سایه انداختن بر روی آنها است. هرگونه ریختن رنگ کلید Chroma نتیجه را غیرطبیعی نشان می دهد. تفاوت در فاصله کانونی لنزهای استفاده شده می تواند در موفقیت کلید کروم تأثیر بگذارد.

نوردهی

چالش دیگر صفحه آبی یا صفحه سبز نوردهی مناسب دوربین است. نوردهی کم یا نوردهی بیش از حد در پس زمینه رنگی ، می تواند به میزان اشباع ضعیف منجر شود. در مورد دوربین های فیلمبرداری ، تصاویر کم نور نیز می توانند حاوی مقادیر زیادی نویز باشند. پس زمینه باید به اندازه کافی روشن باشد تا به دوربین امکان ایجاد یک تصویر روشن و اشباع را بدهد.

مطالب مرتبطعکاسی از حیوانات خانگی 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *