دورببین عکاسی چگونه کار می کند؟

آیا تا به حال فکر کرده اید دوربین چیست و چگونه کار می کند؟ وقتی یک عکس می گیرید ، آن قطعه ماشین ظریف چگونه کار می کند؟ 

دوربین ها در یک قرن و نیم گذشته بسیار تکامل یافته اند. عکاسی به شدت تغییر کرده است. دوربین های مدرن امروزی نتیجه سالها پیشرفت بی شماری است ، اما اصول اساسی ثابت مانده است.

جهت مشاهده مطلب روی آن کلیک کنید: قیمت انواع رینگ لایت

 

نقش نور چیست؟

اگر می خواهیم بفهمیم دوربین چگونه کار می کند ، باید بدانیم که نور چگونه کار می کند. عکاسی بدون درک ما از نور وجود نخواهد داشت.

نور در مسیری مستقیم حرکت می کند. منحنی نمی گیرد ، منعکس و جذب می شود.

برای چشم ها و دوربین های ما ، نور یک موج است. ویژگی های آن تقریباً مشابه صدا است – از نظر طول موج ، فرکانس و دامنه متفاوت است. از نظر سطح انرژی متفاوت است.

وظیفه عکاس جمع آوری و ضبط نور به سلیقه و شکل خاص خود است.

مفهوم اصلی دوربین ها

لنز دوربین نور را جمع می کند و آن را روی سطح آشکارساز نور – فیلم یا حسگر دیجیتال قرار می دهد.

سپس ، از طریق روش های مختلف پردازش ، تصویر نهایی خود را دریافت می کنید که به سلیقه شما شکل گرفته است.

عکاسی تمام آن چیزی است که بین این مراحل اتفاق می افتد – و حتی قبل از آن.

و شما بر آن کنترل دارید.

لنز 

لنز اولین برخورد نور با دوربین است. نور از لنز عبور می کند. از طریق فرمول های مختلف نوری ، تصویر را ایجاد می کند. این یکی از قدرتمندترین ابزارهای بیان شماست – بنابراین بسیار مهم است که بدانید چگونه کار می کند.

لنز دوربین شما در واقع یک عدسی نیست. از تعداد زیادی عدسی و گروههای لنز تشکیل شده است.

این ساختار نتیجه طراحی دقیق و آزمایش دقیق است. برخی فرمول های استاندارد وجود دارد ، مانند 50mm f / 1.8 یا f / 1.4. اینها در تولیدکنندگان مختلف بسیار شبیه به هم هستند و مدتها پیش توسعه یافته اند.

بعضی از لنزهای پیشرفته دوربین فرمول هایی دارند که تا همین اواخر امکان پذیر نبودند.

فرمول نوری لنز تصویری را که می تواند روی حسگر نشان دهد تعیین می کند.

فاصله کانونی

به زبان ساده ، فاصله کانونی میزان بزرگنمایی را مشخص می کند. فاصله کانونی پایین تر ، زاویه دید وسیع تری ایجاد می کند. فاصله کانونی بالاتر – “طولانی تر” محصول باریک تری از صحنه می دهد.

از نظر فنی ، فاصله کانونی فاصله بین نقطه همگرایی لنز و سنسور یا فیلم است.

طراحی لنز با نقطه همگرایی قبل از عنصر جلو عملاً غیرممکن است ، اما می تواند پشت آن باشد. این بدان معنی است که لنزهای تله در واقع باید طولانی تر باشند (به استثنای لنزهای آینه ای). با این حال ، لنزهای با زاویه دید گسترده نیز می توانند طولانی باشند.

لنزهای زوم نقطه خود را به عقب و جلو تغییر می دهند. در لنزهای پرایم، عناصر فقط برای فوکوس حرکت می کنند.

دیافراگم

قطر لنز حداکثر میزان نوری را که می تواند عبور دهد تعیین می کند.

در بیشتر لنزها ، دیافراگم وجود دارد. از دیافراگم برای کاهش قطر استفاده می شود. مانند مردمک چشم شما کار می کند: هرچه باریک تر باشد ، نور کمتری وارد آن می شود.

همچنین با دیافراگم، عمق میدان بیشتر و جداسازی پس زمینه کمتر ایجاد می شود.

مقدار دیافراگم به صورت F-stop داده می شود. F-stop یک نسبت است. می توانید آن را با تقسیم فاصله کانونی با قطر عدسی (در عنبیه) محاسبه کنید.

به عنوان مثال ، F-stop یک لنز 50 میلیمتری با قطر دیافراگم 25 میلی متر f / 2 است.

مطمئناً ، هنگام زوم ، فاصله کانونی تغییر می کند. در لنزهایی که حداقل دیافراگم آنها ثابت است – برای مثال f / 2.8 24-70 میلی متر – دیافراگم با زوم به تدریج باز می شود. این نسبت را در کل ثابت نگه می دارد.

فوکوس کردن

مانند چشم شما ، لنز دوربین نیز دنیا را در صفحه کانونی می بیند. این صفحه ها با عنصر جلوی لنز دوربین و (در بیشتر موارد) با سنسور موازی هستند. موارد استثنا لنزهای تغییر شیب و اولترا واید هستند.

برای فوکوس ، یک عنصر لنز باید در داخل لنز حرکت کند. با چرخاندن حلقه فوکوس می توانید این عنصر را با فوکوس خودکار یا دستی کنترل کنید.

یک محدوده فوکوس وجود دارد که هر لنز توانایی آن را دارد. هرچه عنصر فوکوس به سنسور نزدیکتر شود ، بیشتر فوکوس می شود.

به جز لنزهای ماکرو ، بیشتر آنها به فوکوس بی نهایت می روند. بینهایت صفحه ای است که عملا همه چیز در آن در فوکوس کامل است. از نظر فیزیکی امکان ادامه کار وجود دارد – اما منطقی نیست زیرا بعد از آن ، تصویر دوباره تار می شود.

هنگام عکسبرداری از نمای نزدیک ، عنصر فوکوس از حسگر دور می شود. از این رو ، می توان با افزودن لوله های کششی بین بدنه و لنز ، هر لنز غیر ماکرو را قادر به عکاسی ماکرو کرد.

معمولاً حلقه فوکوس از نظر فیزیکی به مکانیزم فوکوس داخل لنز متصل می شود. در آن صورت ، فوکوس دستی کنترل مستقیم به شما می دهد. در بعضی از لنزها فقط کنترل الکترونیکی وجود دارد.

این اتفاق در لنزهای سنگین می افتد (مانند Canon’s 85mm f / 1.2 II). در لنز های کوچک ، از یک حلقه فوکوس نرمال (مانند لنز پنکیک Canon 40mm f / 2.8) استفاده می شود.

منظره یاب

تمام DSLR ها و بسیاری از دوربین های بدون آینه دارای منظره یاب هستند. می تواند نوری یا الکترونیکی باشد.

در یک دوربین دیجیتال DSLR با منظره یاب نوری ، هنگامی که نور از لنز می رسد ، به یک آینه نیمه تراوا باز می گردد. بیشتر نور پس از آن تا پنتاپریسم و سپس به منظره یاب منعکس می شود.

مقداری از نور از طریق آینه ثانویه به سمت پایین به درون سنسور فوکوس خودکار منعکس می شود.

در یک دوربین بدون آینه ، هیچ ارتباط نوری بین لنز و چشم شما وجود ندارد. نور همیشه مستقیماً به سنسور می رود.

از سنسور ، نمای زنده به صورت دیجیتالی به منظره یاب الکترونیکی (EVF) یا به صفحه پشتی منتقل می شود.

شاتر

شاتر مکانیزمی است که نور را برای مدت زمان مشخصی (سرعت شاتر) به فیلم یا سنسور می دهد.

قبل از عصر دوربین دیجیتال ، تنها گزینه شاتر مکانیکی بود. آنها از نظر جسمی مانعی را بر سر راه نور حرکت می دهند.

شاتر مکانیکی رولینگ که در اکثر دوربین ها دیده می شود دارای دو پرده است. با فشار دادن دکمه شاتر ، اولین پرده به سمت بالا می لغزد و نور را به سنسور دوربین می دهد. سپس ، بعد از زمان تعیین شده سرعت شاتر ، پرده دوم بسته می شود. سنسور دوباره مسدود شده است.

سنسور

سنسورهای دیجیتال از پیکسل تشکیل شده اند. پیکسل ها سلول های خورشیدی بسیار کوچکی هستند که نور را به برق تبدیل می کنند.

اکثر دوربین های دیجیتال از یک سنسور CMOS یا CCD تک لایه استاندارد برخوردار هستند. CMOS یک فناوری جدیدتر است که امکان خواندن پیکسل های فردی و مصرف کم برق را فراهم می کند.

پیکسل ها با استفاده از فیلترهای رنگی با چیدمانی به نام موزاییک بایر طراحی شده اند. موزاییک بایر از بلوک های چهار پیکسلی ، دو سبز ، یکی قرمز و دیگری آبی تشکیل شده است.

از آنجا که هر پیکسل فقط به رنگ خاص خود حساس است ، نتیجه نهایی تصویری با نقاط قرمز ، سبز و آبی پراکنده است.

تبدیل و پردازش دیجیتال

پس از بازخوانی از سنسور دوربین دیجیتال و عبور از تقویت کننده ، داده ها به داده های دیجیتالی تبدیل می شوند. این وظیفه مبدل آنالوگ به دیجیتال است.

بیشتر دوربین های مدرن16 بیت هستند، اما فقط از 14 بیت آن استفاده می شود. 2 بیت اضافی امکان انعطاف پذیری بیشتر در ویرایش را فراهم می کند.

14 بیت به این معنی است که برای هر پیکسل 16.384 مقدار ممکن وجود دارد. این امر باعث ایجاد رنگ و دامنه تنش در دوربین های دیجیتال مدرن می شود.

سپس داده های پیکسل به پردازنده تصویر می روند. اگر خروجی jpg را انتخاب کنید ، پردازنده چندین الگوریتم ، فیلتر کردن ، از بین رفتن و فشرده سازی را انجام می دهد.

سپس تصویر نهایی بر روی کارت حافظه شما نوشته می شود.

مطالب مرتبط:  اهمیت خط دید در عکاسی
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *